ھست در سینهٔ ما جلوهٔ جانانهٔ ما
بت پرستیم دل ماست صنم خانهٔ ما
ای خضر چشمهٔ حیوان که بر آن مینازی
بود یک قطره ز دردتہ پیمانهٔ ما
همچو پروانه بسوزیم و بسازیم به عشق
اگر آن شمع کند جلوه به کاشانهٔ ما
ما بنازیم بتو خانه ترا بسپاریم
گر بیایی شب وصل تو در خانهٔ ما
گفت او خنده زنان گریه چو کردم به...